
قاریان خراسانی همیشه طلایهدار هستند
پدر و مادرم سواد قرآنخواندن نداشتند، از طرف دیگر بهدلیل سن و سال و مشغولیتهای زندگی، فرصتی برای آموختن علم و آموزش قرآن نداشتند، به همین دلیل سعی و تلاش زیادی برای تحصیل بچههای خود انجام دادند. در این میان توجه ویژهای به من داشتند و برای قرآنخوانشدن من زحمت زیادی کشیدند. اگر تلاشها و حمایتهای آنها نبود، امروز به این جایگاه نرسیده بودم. پدر و مادرم بهترین حامیانم در راه قرآن و آموزش قرآن بودند، از آنها تشکر میکنم و دستشان را میبوسم.
جملات بالا بخشی از سخنان سیدجواد حسینیمرام، قاری موفق و کشوری محله جاهدشهر، است. حسینیمرام در سایه حمایتهای پدر و مادر مراتب ترقی و پیشرفت در محافل و مجالس قرآنی را طیکرده و چند رتبه برتر استانی و کشوری مسابقات قرآن را به دست آورده است. او همچنین بهعنوان قاری برگزیده آستان قدس رضوی در شهرهای مختلف ایران و برای عموم مردم قرآن خوانده است. به گفته خودش بزرگترین افتخار او قرائت قرآن و خواندن اذان در بارگاه رضوی است. او از اینکه لایق چنین مقامی شده بسیار خوشحال است.
آموزش قرآن در مکتبخانه
سیدجواد حسینیمرام متولد سال ۱۳۵۰ در محله عامل است. او جزو آخرین نسل از کسانی است که آموزش قرآن را در مکتبخانه آموخته و با حال و هوای مکتبخانهها آشناست.
حسینیمرام در توضیح این مطلب میگوید: متولد خیابان عامل فعلی و میلکاریز قدیم هستم. این محله در آن سالها مانند امروز شکل نگرفته و جزو محلات شهری قرار نداشت، ساختاری بین شهری و روستایی داشت. در آن سالها یعنی دهه ۴۰ مدارس جدید دولتی راهاندازی شده بود، اما بسیاری از خانوادههای مذهبی بهدلیل ماهیت غیردینی و اخلاقی مدارس جدید، بچههای خود را به مکتبخانه میفرستادند، من نیز جزو همین خانوادههای مذهبی بودم.
آخرین مکتبخانهای که در آن سالها هنوز فعالیت داشت در منطقهای دور از خانه ما قرار داشت، ملای مکتبخانه برخلاف آنچه در عرف جامعه بود، پیرمرد مهربان و خوشرفتاری بود که با نهایت مهربانی با شاگردانش رفتار میکرد و هیچگاه از چیزی به نام چوب و فلک استفاده نمیکرد. هر روز عصر پدرم من را به مکتبخانه میبرد و بعد از پایان کلاس دوباره به همراه پدر به خانه برمیگشتم. اینکار هر روز تکرار میشد و پدر نیمی از وقت روزانه خود را صرف رفتوآمد به مکتبخانه میکرد، چون این مسیر تقریبا بیابانی و خالی از سکنه بود و رفتوآمد تنها برای کودکی، چون من بسیار خطرناک بود.
با وجودی که پدر و مادرم سواد خواندن و نوشتن نداشتند، اما مشوق اصلی من در آموزش قرآن بودند و هرکاری برایم انجام میدادند، سرانجام با کمکهای بیدریغ پدر و مادرم، خواندن قرآن را آموختم. هر زمان که به خواندن قرآن میپرداختم مورد تشویق پدر و مادرم قرار میگرفتم.
شاگردی استاد جواد پناهیطوسی
جواد حسینی بعد از آموختن قرائت مقدماتی قرآن در مکتبخانه، در ادامه مسیر برای آموزش قرآن بهطور حرفهای در جلسات قرآن جواد پناهیطوسی شرکت میکند.
او در توضیح این مطلب میگوید: بعد از پایان دوره آموزش در مکتب بهدنبال تکمیل آموختههای قرآنی خودم بودم. در ابتدا با گوشدادن به نوارهای قرائت قرآن قاریان مشهور جهان با قرائت و نحوه صحیح قرآنخواندن آشنا شدم، در بین قرائتهای مختلف بیشتر از همه از قرائت قرآن طنطاوی خوشم میآمد و همیشه سعی میکردم به سبک و سیاق او قرآن بخوانم. به قرائت استاد شحات انور و متولی عبدالعال نیز گوش میدادم، اما سبک اصلی قرائت و قاری مورد علاقهام مصطفی اسماعیل بود. در واقع این استادان خود نیز تحتتأثیر قرائت و از شاگردان او هستند.
در کنار گوشدادن به نوار قرائت این قاریان مشهور، هر زمان که یکی از آنها به مناسبت ماه رمضان یا مراسم دیگر به مشهد میآمدند برای گوشدادن به قرائت آنها به حرم رضوی و مسجد کرامت میرفتم. در کنار این برای تکمیل قرآنخوانی و اصول و قوائد قرآن به جلسات قرآنی جواد پناهیطوسی میرفتم و در صوت و لحن مطالب و تجربیات تازهای به دست میآوردم. علاوهبر وی از محضر استادان دیگری، چون استاد روغنی و هروی نیز استفاده کردم.
بعد از پایان این جلسات کتابهای تحقیقی و تکنیکی قرآنی دیگری را نیز مطلعه کردم، حالا دیگر از مرحله شاگردی عبور کرده و به یک قاری نیمهحرفهای تبدیل شده بودم و در بیشتر جلساتی که به مناسبتهای مختلف در محله برگزار میشد، شرکت میکردم. پدر و مادرم از اینکه توانسته بودند پسری قرآنخوان تربیت کنند خیلی خوشحال بودند.
تجربه اولین مسابقه قرآنی
سیدجواد نوجوان که در جلسات قرآنی مختلف در مشهد شرکت کرده است و بارها نیز در این جلسات مورد تشویق قرار گرفته بود، در اولین حضور خود در مسابقات قرآنی رتبه برتر را کسب میکند.
حسینیمرام دراینباره میگوید: بهطور مستمر و با علاقه زیادی در جلسات هفتگی قرآن که در محله برگزار میشد، شرکت میکردم و، چون شاگرد ممتاز و زرنگ جلسه قرآن بودم، هرزمان که بهعنوان میهمان در جلسات قرآنی محلات دیگر شهر شرکت میکردیم، چون از نظر صوت و لحن صدای بهتری داشتم با نظر مسئول جلسه قرآن، به قرائت قرآن میپرداختم.
علاوهبر جلسات قرآن در مراسمهای مناسبتی، جشنها و یادمانهایی که در مسجد محله برگزار میشد نیز قرآن میخواندم و کمکم به چهره شناختهشدهای تبدیل شده بودم، در همین زمان مسئول جلسه قرآن نیز اعلام کرد که قرار است مسابقهای قرآنی در بین جلسات قرآن محلات مشهد توسط بسیج برگزار شود و ما تو را بهعنوان نماینده جلسه قرآن محله معرفی کردهایم.
بابت این خبر خیلی خوشحال شدم، اما از طرف دیگر، چون تا آنزمان در هیچ مسابقهای شرکت نکرده بودم، نگران و مضطرب بودم. بعد از مسابقات توانستم رتبه اول این مسابقات را به دست آورم، به دنبال این موفقیت بهعنوان یک قاری قرآن حرفهای مطرح شدم و بعد از این بود که در همه مسابقات قرآنی که در مشهد برگزار میشد، شرکت میکردم.
کسب رتبه کشوری در رشته قرائت
حسینی بعد از برندهشدن در مسابقات قرائت قرآن در مشهد، موفق به حضور در مراحل بالاتر شده و در مسابقات کشوری نیز موفق به کسب رتبه اول میشود.
او با اشاره به این مطلب میگوید: بعد از کسب رتبه برتر قرائت در شهر مشهد، جواز حضور در مسابقات استانی را به دست آوردم و در مسابقات قرآنی که توسط حلال احمر خراسان رضوی برگزار شد شرکت کردم. در این مسابقات افرادی حرفهای با چندین رتبه قهرمانی استان و حتی کشور شرکت کرده بودند، با خودم فکر میکردم کسب رتبه چندم در بین این همه افراد سرشناس و حرفهای برای من افتخاری بزرگ خواهد بود. مسابقات چند مرحله داشت و من بعد از شرکت توانستم با غلبه بر حریفهای خود به مرحله پایانی برسم و در مرحله پایانی نیز اول شوم، این پیروزی از عنایات امام رضا (ع) بود.
بعد از کسب رتبه برتر استانی در همان سال برای شرکت در مسابقات قرآنی کشوری آماده شدم، در این مسابقات قاریان مشهور سراسر ایران شرکتکرده بودند و همه نیز بهدنبال کسب رتبه برتر کشوری و کسب افتخار برای شهر و استانشان بودند، البته قاریان خراسانی همیشه طلایهدار این مسابقات بودند و در هر دوره رتبههای خوبی را به دست میآوردند، به همین دلیل روی تیم اعزامی خراسان جور دیگری حساب میکردند. مسابقات شروع شد و من توانستم با شکست قاریان اراکی و تهرانی رتبه اول قرائت قرآن کشور را به دست آورم.
بعد از این قهرمانی، در کنکور شرکت کرده و در رشته فقه و حقوق اسلامی دانشگاه قبول شدم، چون رشته انتخابیام در راستای فعالیتهای قرآنیام بود، قرائت و پژوهش در قرآن را ادامه دادم و بهعنوان نماینده دانشگاه در مسابقات کشوری دانشگاه آزاد اسلامی شرکت کردم، در این مسابقات نیز موفق به کسب رتبه اول شدم.
تشکیل جلسات قرآنی
حسینیمرام بعد از بیستوپنجسالگی کمتر در مسابقات شرکت کرده و بیشتر به قرائت قرآن و تشکیل جلسات قرآنی میپردازد.
حسینی با تأیید این مطلب میگوید: بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، تشکیل خانواده و رفتن به سرکار فرصت کمتری برای شرکت در مسابقات قرآنی پیدا میکردم، در این زمان بیشتر وقتم را صرف تشکیل جلسات قرآنی و قرائت قرآن میکردم، با حضور در محلات مختلف مشهد و جذب نوجوانان و جوانان محله جلسه قرآن هفتگی را در مسجد یا در منزل یکی از اعضا تشکیل میدادیم.
جلسات قرآنی که قدمت بعضی از آنها به بیش از ۲۱ سال میرسد. ما علاوهبر تشکیل جلسات قرآنی، برای خواندن قرآن در جلسات مختلفی که در شهر مشهد برگزار میشد نیز شرکت میکردیم و بهعنوان قاری میهمان آیاتی را قرائت میکردم. در همین زمان افتخار قاری قرآن استان قدس رضوی را به دست آوردم و بهعنوان نماینده آستان قدس رضوی در جلسات و جشنها و مراسمی که از طرف آستان قدس تشکیل میشد، حاضر شده و به قرائت قرآن میپرداختم.
با عنوان قاری آستان قدس در جلسات قرآنی شهرهای مختلف استان و حتی خارج از استان شرکت میکردم، زمانی که مردم عادی متوجه میشدند که ما به نمایندگی از طرف آستان قدس و امام رضا (ع) به شهر آنها آمدهایم با گرمی از ما استقبال میکردند و از ما میخواستند که برای آنها دعا کنیم. ما نیز اینکار را انجام میدادیم، در یکی از همین موارد فردی همدانی به من زنگ زد و گفت: حاجتش را از امام رضا (ع) گرفته است، از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم.
افتخار اذان در حرم رضوی
حسینیمرام، در طول بیش از ۳۰ سال فعالیت قرآنی و کسب مقامات کشوری، بزرگترین دستاورد زندگیاش را حضور در حرم امام رضا (ع) بهعنوان قاری و مؤذن میداند و به آن افتخار میکند.
خودش با تأکید بر این مطلب میگوید: یکی از توفیقاتی که خداوند در مسیر زندگی قرآنی نصیبم کرد، قرائت قرآن و اذان در حرم رضوی (ع) است. بعد از برگزاری مراسم قرآنخوانی بهعنوان قاری آستان قدس در شهرستانهای مختلف، این افتخار را پیدا کردم که مراسم اذان و اقامه را در حرم مطهر رضوی اجرا کنم. چند دقیقه قبل از اذان ظهر یا مغرب و عشا آیاتی از قرآن را تلاوت میکنم و بعد از آن نیز اذان و اقامه را میخوانم. اذان گفتن در حریم رضوی افتخاری است که نصیب هرکسی نمیشود، در این حریم مقدس انسان حس وحال عجیبی پیدا میکند، احساس میکنی به امام رضا (ع) نزدیکتر شدهای و میتوانی از او بخواهی که به افراد نیازمندی که التماس دعا داشتهاند کمک کند.
ماجرای قاری وهابی
حسینیمرام علاوهبر قرائت قرآن در حرم رضوی، توفیق قرائت قرآن در نجف اشرف و مسجد النبی را نیز داشته است.
او در توضیح این مطلب میگوید: چند سال قبل که به همراه خانواده به مکه رفته بودم، زمانی که وارد مسجدالحرام شدم، متوجه برگزاری جلسه قرآنی در گوشهای از مسجدالحرام شدم، بنابر عادت به طرف محل جلسه حرکت کردم و در حلقه قاریان قرآن قرار گرفتم، نوبت که به من رسید، چند آیهای را خواندم، قاری جلسه که از بزرگان مسجدالحرام بود، با تکرار کلمات احسنت و عالی بود از من تعریف کرد، در پایان از من پرسید: اهل کجایی؟ گفتم: سیدجواد حسینیمرام اهل ایرانم، آن مرد وهابی با شنیدن این جمله بسیار ناراحت شد و دیگر حرفی نزد.
برای آنکه اتفاقی نیفتد از جمع آنان بیرون رفتم. خیلی خوشحال بودم که توانستم با خواندن قرآن، باعث تعجب و احسنتگفتن یک وهابی شوم که قصد تکفیر شیعیان را دارند. علاوهبر مسجدالحرام، در حرم امام علی (ع) نیز قرآنخوانی کردم، بعد از قرائت چند آیه قرآن، مسئول جلسه علاوهبر تشویق و تعریف از قرائت قرآن، لوح سپاسی را بهعنوان یادگاری به من تقدیم کرد که بهترین هدیه و جایزهای است که تاکنون گرفتهام.
حسینیمرام در پایان این گفتگو با گلایه از نبود حمایت مادی و معنوی از خادمان به قرآن میگوید: همه کسانی که در زمینه قرآنی فعالیت میکنند، سالها وقت و هزینه خود را صرف برگزاری جلسات قرآن و آموزش آن به دیگران کردهاند بدون اینکه ریالی دریافت کنند، بیشتر قاریان قرآن با وجودی که بیش از ۲۰ تا ۳۰ سال از عمر خود را در این راه گذراندهاند، هیچ منبع درآمد و جایگاه شغلیای ندارند، از مسئولان تقاضا دارم به قاریان قرآن بیشتر بها داده و حمایت مالی و معنوی خود را از آنها دریغ نکنند.
* این گزارش پنج شنبه، ۲۵ مرداد ۹۷ در شماره ۲۴۸ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است.